جدول جو
جدول جو

معنی چاله حوض - جستجوی لغت در جدول جو

چاله حوض
حوض بزرگی با آب سرد در حمام های عمومی
تصویری از چاله حوض
تصویر چاله حوض
فرهنگ فارسی عمید
چاله حوض
(لَ / لِ حَ / حُو)
چال حوض. حوض های بزرگ با آب سرد در حمام برای شناوری. خزانه ای از آب سرد در حمام مخصوص چاله حوض بازها. حوض بزرگی در حمام های خزینه ای پر از آب سرد که شناگران و چاله حوض بازان در آنجا شنا کنند. دریاچه. و رجوع به چال حوض شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ)
دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند که در 12 هزارگزی شمال باختر بیرجند واقع شده، دامنه و گرمسیر است و 276 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، میوه باغات، لبنیات و ابریشم، شغل اهالی زراعت و مالداری و راهش مالرو است. کلاته های رباط و چشمه رباط و مزرعۀ پشت گدارجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 146 هزارگزی شمال باختر لار در دماغۀ کوه فلات دنک واقع شده و 17 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ یِ حَ)
جای رسوائی و بدنامی. (برهان) :
پی یک بوسه گرد پایۀ حوض
بسی گشتم تو دل دریا نکردی.
خاقانی.
و رجوع به پای حوض شود
لغت نامه دهخدا
(لِ حَ / حُو)
چاله حوض. حوض بزرگ از آب سرد در درون حمام که در آن شنا کنند. حوض بزرگی که در گرمابه های خزینه ای سابق میساختند و پر از آب سرد میکردند تا جوانان در آنجا شنا کردن آموزند و آنان که شناگری میدانند در آنجا شنا کنندو در حقیقت این حوض بزرگ یکنوع استخر سرپوشیده بود که اهالی محل از آن برای آموختن یا تمرین کردن شناگری استفاده میکردند و در سالهای اخیر با تبدیل حمام خزینه به حمام دوش این حوض ها نیز تعطیل و متروک شدند. و رجوع بچاله حوض شود
لغت نامه دهخدا
(لَ / لِ حَ / حُو)
شناگری در چاله حوض. شنا کردن در حوض های بزرگ و خزینه های مخصوص اینکار. درون چاله حوض رفتن و شناکردن و عملیات مخصوص شناگران ماهر را انجام دادن
لغت نامه دهخدا
(سَ)
کسی که در چاله حوض شنا میکند. آنکه شنا کردن میداند و میتواند در چاله حوض شناوری نماید. شناگر ماهر. آنکه در آب بازی و شناگری مهارت دارد
لغت نامه دهخدا
دست انداز چاله چوله
فرهنگ گویش مازندرانی